تاملی در معمای یارانه انرژی/ چرا نسخه واحد سیاست‌گذاری شکست می‌خورد؟

تبلیغات بنری


یارانه های انرژی در ایران یکی از ماندگارترین سیاست های اقتصادی چهار دهه گذشته بوده است. نتایج این سیاست ها ، به ویژه در دهه های اخیر ، چیزی جز ناکارآمدی ، هدر رفتن منابع ، رشد نابرابری و فشار سنگین بر بودجه عمومی نبوده است. تحقیقات دقیق نشان می دهد که تفاوت های ساختاری و رفتاری در مسیر اصلاح این یارانه ها وجود دارد ، به ویژه در دو حوزه کلیدی: بنزین و همچنین برق و گاز ، که در صورت نادیده گرفتن ، نه تنها منجر به بحران های گسترده سیاسی و اجتماعی می شود.

گروه اقتصادی اخبار دانشجوییپاسخ: دیروز ، برنامه میزگرد از شبکه SIMA در مورد اصلاح و یارانه های انرژی عادلانه در حضور کارشناسان اقتصادی به آنتن رفت و به صدر سیاست اصلاح ساختار یارانه های انرژی بازگشت. این مذاکرات با حمایت ضمنی برخی از مقامات ارشد دولتی ، از جمله رئیس جمهور ، که مجدداً نیاز به تجدید نظر در نحوه توزیع یارانه های انرژی را تکرار کرده اند ، همراه بوده است. در چنین جو ، به نظر می رسد که با معما یارانه های انرژی مقابله کنید.

یارانه های انرژی در ایران یکی از عمیق ترین و ماندگارترین سیاست های اقتصادی چهار دهه گذشته است که با اهدافی مانند حمایت از معیشت عمومی ، کمک به تولید ملی و کنترل تورم طراحی شده است. با این حال ، نتایج این سیاست ها ، به ویژه در دهه های اخیر ، چیزی جز ناکارآمدی ، هدر رفتن منابع ، رشد نابرابری و فشار سنگین بر بودجه عمومی نبوده است. تحقیقات دقیق نشان می دهد که تفاوت های ساختاری و رفتاری در مسیر اصلاح این یارانه ها وجود دارد ، به ویژه در دو حوزه کلیدی: بنزین و همچنین برق و گاز ، که در صورت نادیده گرفتن ، نه تنها منجر به بحران های گسترده سیاسی و اجتماعی می شود.

تجربه اصلاح قیمت بنزین در ماه نوامبر نمونه ای تلخ از چنین مواجهه ای بود. اصلاحاتی که بدون در نظر گرفتن زمینه اجتماعی بدون همراهی عمومی انجام شد و به یکی از گرانترین بحران های امنیتی در کشور در دهه گذشته منجر شده است. در مقابل ، اصلاح تدریجی تعرفه های برق و گاز در سالهای اخیر ، اگرچه با انتقاد فنی همراه است ، اما بحران نبوده و یک مسیر نسبی پایداری بوده است. این اختلافات ضرورت بررسی اساسی منطق تصحیح یارانه ها و تفاوت در نسخه های ایجاد سیاست برای هر حامل انرژی را نشان می دهد.

بنزین ؛ حامل بحران یا تفریحی اعتماد؟

بنزین از نظر اقتصادی ، استراتژیک ، مصرف و یارانه است ، اما از دیدگاه اجتماعی ، بیش از یک حامل سوخت است. اصلاح یارانه های بنزین بار اجتماعی و سیاسی سنگین دارد و بنابراین اصلاحات در این زمینه نمی تواند صرفاً با منطق اقتصادی باشد. همچنین ، در ذهن بخش بزرگی از جامعه ، بنزین نمادی از “حق شهروندی” و “عدالت اقتصادی” است که دولت موظف است با قیمت پایین تأمین کند. این ذهنیت طی سالها توسط سیاست گذاران مختلف تقویت شده است و اکنون بخشی از درک عمومی از روابط بین دولت و مردم در زمینه معیشت شده است.

با این وضعیت ، هرگونه افزایش قیمت بنزین که به طور ناگهانی اجرا می شود ، بدون ترغیب اجتماعی یا بدون سیستم توزیع جایگزین ، به ناچار با واکنش منفی اجتماعی همراه خواهد بود. تجربه سال نشان داد که حتی اگر نیاز فوری دولت به اصلاح قیمت ، عدم گفتگوی عمومی ، ضعف شفافیت و عدم اعتماد به دولت باشد ، می تواند اصلاحات اقتصادی را به پروژه های امنیتی و سرکوب اجتماعی تبدیل کند.

در چنین شرایطی ، پیشنهادات تحلیلی در مطالعاتی از قبیل “تأمل در یارانه انرژی” نشان می دهد که تنها راه اصلاح موفقیت آمیز یارانه های بنزینی ، حذف دولت از روند قیمت گذاری و انتقال کنترل به مکانیسم بازار است. اما این بازار نباید کنار گذاشته شود ، اما باید با طراحی دقیق ، توزیع سهمیه های با جهت گیری فردی و امکان سهمیه مبادله در بین شهروندان همراه باشد.

این پروژه که در ادبیات سیاست شناخته شده است ، به عنوان “بازار سهمیه قابل تبادل قیمت شناور” شناخته شده است ، هم مزایای کارآیی بازار ، حفظ عدالت اجتماعی و دولت را که نقش “فروشنده” را بازی می کند ، فراهم می کند. بنابراین ، دولت دیگر شریک معامله نیست ، اما به تنظیم کننده بازار تبدیل می شود. یک تغییر طولانی مدت می تواند اعتماد عمومی به سیاست های اقتصادی را بازسازی کند.

برق و گاز ؛ یک مسیر متفاوت مطابق با اصلاحات تدریجی

از طرف دیگر ، بنزین ، برق و گاز حامل هایی هستند که ماهیت اجتماعی ، فرهنگی و حتی روانی دارند. بر خلاف بنزین ، تصحیح تعرفه های برق و گاز در ایران هرگز با ناآرامی های اجتماعی روبرو نشده است و بیشتر بحث های فنی و متخصص موضوع بحث های فنی و متخصص بوده است. چرا؟ از آنجا که مردم برق و گاز را نه یک حق سیاسی بلکه یک سرویس عمومی می دانند که مصرف آن براساس الگوهای خاص تحت کنترل صورتحساب ماهانه است. به عبارت دیگر ، قبل از این ، برق و گاز تحت “فرهنگ مصرف” قرار گرفته است ، در حالی که بنزین توسط یارانه های آشکار در معرض “امتیاز سیاسی” قرار گرفته است.

از طرف دیگر ، سیستم پله و سیستم پله بنزین دولت را قادر می سازد تا به تدریج بخشی از یارانه ها را در قالب افزایش تعرفه های گام حذف کند. این فرایند ، ضمن ایجاد پول برای دولت ، الگوی مصرف را بدون تحریک حساسیت اجتماعی تغییر داده است. علاوه بر این ، از آنجا که برق و گاز در بستر خانگی بیشتر مصرف می شود ، الگوهای مصرف نیز به احتمال زیاد سیاست گذاری و سیاست گذاری آسان تر است.

اما یک چالش جدی در زمینه برق و گاز فنی و زیرساختی است نه اجتماعی. به منظور ایجاد یک بازار رقابتی در بخش برق و گاز خانگی ، نیاز به نصب جهانی کنتورهای هوشمند ، ایجاد سیستم های صورتحساب چندگانه و جداگانه و همچنین توسعه زیرساخت های فنی برای توزیع رقابتی برق و گاز وجود دارد. با این حال ، ساختار فعلی توزیع برق و گاز در ایران برای انحصار دولت طراحی شده است و امکان رقابت در سطح خرده فروشی هنوز فراهم نشده است.

بنابراین ، تصحیح یارانه های برق و گاز باید از مسیر دیگری انجام شود: تصحیح تدریجی تعرفه ها ، حذف یارانه های پنهان در بخش های غیر دولتی ، ارتقاء ابزارهای اندازه گیری و سرانجام بازسازی اقتصادی بخش توزیع برق و گاز. بازاریابی در بخش برق و گاز در کوتاه مدت عملیاتی نیست ، اما پس از تهیه زیرساخت ها باید به عنوان یک مرحله طولانی مدت در نظر گرفته شود.

نقش اعتماد عمومی و زمان در موفقیت اصلاحات

مروری بر تجربه جهانی اصلاح یارانه ها در کشورهای مختلف ، از جمله انگلیس ، ژاپن ، مراکش ، اتحادیه اروپا و برخی ایالت های ایالات متحده ، نشان می دهد که زمان بندی ، اقناع اجتماعی و اعتماد به نفس عمومی سه ستون اصلی موفقیت اصلاحات است. در مراکش ، دولت یارانه های سوخت را با شیب ملایم و حمایت اجتماعی هدفمند از بین برد. در اتحادیه اروپا ، پس از بحران انرژی سال ، اصلاحات بازار برق ابتدا با شرایط اضطراری مانند سقف قیمت آغاز شد و سپس به اصلاحات ساختاری منتقل شد.

در ایران ، تجربه هدفمند یارانه ها در دولت های نهم و دهم نیز نشان داد که اصلاحات ، حتی با ساختار ناکارآمد ، در صورت اجرای در زمینه اعتماد عمومی می تواند با کمترین نارضایتی باشد. اما اکنون و پس از سالها بی ثباتی اقتصادی ، تورم مزمن ، کاهش قدرت خرید مردم و اجرای اشتباه سیاست های قبلی ، میزان اعتماد عمومی به دولت کاهش یافته است. این کاهش اعتماد به نفس ، اجرای اصلاحات را پیچیده می کند و نیاز به سیاست هایی را برای کمک به بازسازی این اعتماد دو برابر می کند.

در چنین شرایطی ، اجرای ناگهانی قیمت بنزین بدون عزیمت دولت از نقش فروشنده بدون بازاریابی احتمالاً منجر به اعتراض خواهد شد. اما در زمینه برق و گاز ، فرصتی برای استفاده از زمان و تصحیح تدریجی هنوز باقی مانده است. فرصتی برای استفاده دقیق ، شفافیت و هدفمند.

از یکنواختی تا جدایی سیاست ها. پایان نسخه های عمومی برای یارانه انرژی

یکی از اشتباهات رایج در سیاست یارانه انرژی در ایران تلاش برای استفاده از همان نسخه برای اصلاح همه حامل های انرژی است. در حالی که تفاوت های اساسی در ماهیت مصرف ، زمینه اجتماعی ، سطح اعتماد به نفس عمومی و زیرساخت های فنی هر شرکت هواپیمایی نیاز دارد که سیاست گذاری متناسب با شرایط آن باشد. اصلاح یارانه نفتی یک پروژه اجتماعی اجتماعی است که نیاز به اعتماد به نفس ، محبوبیت و خروج دولت از ساختار قیمت گذاری دارد. اما تصحیح یارانه های برق و گاز یک پروژه اقتصادی فنی است که باید در زمینه زیرساخت ها ، تعرفه های هوشمند و ابزارهای مدیریت به روزرسانی اجرا شود.

همچنین طراحی اصلاحات یارانه ای در این دو بخش برای کاهش نابرابری و افزایش آن مهم است. ثانیا ، ذینفعان اصلی یارانه ها با هدف اصلاحات انجام می شوند ، نه آسیب پذیر. و سوم ، این کارآیی سیستم انرژی کشور را افزایش می دهد ، نه فقط فشار مالی بر دولت را کاهش می دهد.

اگرچه یارانه های انرژی یک ضرورت اجتناب ناپذیر در اقتصاد ایران است ، اما مسیر و منطق این اصلاحات باید در حامل های مختلف انرژی متمایز باشد. اگر قیمت به بازار منتقل شود و دولت از نقش فروشنده خارج شود ، بنزین فقط بدون بحران قابل اصلاح است. برق و گاز ، اما با مسیری متفاوت روبرو شوید. یک مسیر تدریجی ، فنی و مبتنی بر مبتنی بر ظرفیت تعرفه پله و اصلاح زیرساخت ها. جدایی این مسیرها نه تنها به کارآیی سیاست گذاری کمک می کند ، بلکه اعتماد عمومی و ارتباط اجتماعی را در مسیر اصلاحات نیز تضمین می کند.

نویسنده: Navid Babaei

تبلیغات بنری

منبع : خبرگزاری snn

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *