به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان، پگاه آهنگرانی نماینده روزهای ایران که امروز خبر مادر شدنش در لندن و فضای مجازی منتشر شد. این سلبریتی اولین و احتمالا آخرین نفری نیست که کشور را فروخت و از لس آنجلس و تورنتو گرفته تا لندن گِل پراکنده کرد.
تنها چند روزی از حضور این بازیگر سرشناس ایرانی می گذرد که در فیلم هایی مانند جاده ابریشم آبی، سارا و آیدا، قاتل اهلی، خانه دختر، دختری با کفش های کتانی، مادر قلب اتمی، تیک آف، مسجد داران، زندان زنان و گروه بندر، همگی در کارنامه هنری او هستند. وی برای لجن انداختن بر دفاع مقدس و دفاع از میهن با جعل روایت های مختلف و ساخت مستندی از نوجوانان شرکت کننده در دفاع مقدس گفت: نوجوانانی که در جنگ هشت ساله ایران حضور داشتند برای دفاع از خود نرفته اند. زندگی، ناموس و وطنشان!» در صورت وقوع جنگ، روحیه دفاعی خانواده ها همان خواهد بود که «متاسفانه نامش حسین فهمیده همچنان الگوی نسل نوجوان است!»
پس از پخش این برنامه و صحبت های پگاه آهنگرانی، یکی از کسانی که واکنش واضحی به او و مستندش نشان داد، احمد یوسف زاده نویسنده این بیست و سه نفر و اردوگاه کودکان بود که در یادداشتی نوشت: «اول باید بگویم. که من کسانی را که جلوی دوربین کارگردان این مستند می‌روند نمی‌شناسم و قصد قضاوت آنها را ندارم، مخصوصاً اگر چندین سال در اردوگاه‌های غمگین گذرانده باشند که قضاوت درباره آنها را به عنوان یکی از آنها دشوارتر می‌کند. نوجوانانی که در جنگ شرکت کردند و برای روشن شدن موضوع و نه لزوما پاسخگویی به خانم آهنجانرانی به چند نکته اشاره می کنم.
همانطور که در همان قسمت یادداشت با نقل قول های مزخرف فیلم کودک سرباز نوشت: من شخصا با دست زدن به شناسنامه ام توانستم وارد دوره آموزشی و جنگ شوم. رهبر شهید ما قاسم سلیمانی به نوجوانان اجازه حضور در جنگ را نداد. من شرح مفصلی از این داستان را در بخش ارسال های “این بیست و سه نفر” نوشتم. وی در گفت و گو با سردار شهید در بازدید از صحنه های فیلم 23 نفر به ذکر خاطره ای از ممنوعیت حضور نوجوانان در جنگ پرداخت که موجود است.
برای اثبات ممنوعیت حضور خردسالان در آن زمان توسط سپاه پاسداران، کافی بود کارگردان محترم به خاطرات چاپی صدها رزمنده، جانباز و آزادی خواه کشورش نگاهی بیندازد تا ببیند هر کدام به چه ترفندی می پردازند. به جلو
اما در پشت پرده دنیای وحشتناکی که خانم آهنگرانی با مستند «کودک سرباز» برای خود ساخته شاید در اخبار امروز تولد فرزندش باشد. سلبریتی هایی که نشان دادند برای گرفتن شناسنامه بی ارزش دست به هر کاری می زنند از جمله کشور فروشی و خیانت به کشور. از بارزترین آنها می توان به حمید فرخانژاد اشاره کرد که قبل از خروج از کشور گفت: 85 میلیون ایرانی یک تار موی پسرم را قربانی کردند! و حالا همین چند روز پیش برای به دست آوردن پروژه ای جدید با لجن انداختن سینمای ملی ایران با التماس گفت: من را استخدام کنید.
همه اینها نشان می دهد که این افراد به حرفی که می زنند یا عملی که نشان می دهند اعتماد چندانی ندارند و شاید برای گرفتن شناسنامه بی ارزشی برای فرزندانشان که فکر می کنند می توان آن را از راه های دیگر آموزش داد، حرف های بی ارزشی می زنند. . با هویت ملی و سبک های عامیانه ایرانی پیوند خورده است.
قیمت شناسنامه خارجی برای فرزندخواندگی ارزش لجن انداختن به کشور و بازی با روحیه و روحیه مردم ایران را ندارد و امیدوارم راه شرافتمندانه تری برای این کار و این معامله پیدا کنند.
